نِتتیکِت یعنی آداب اجتماعی حضور در اینترنت. به خاطر داشته بشید که ادب، آفلاین و آنلاین ندارد.
آیا میخواهید کاربر معتبر و قابل احترامی باشید و دیگران را کمتر ناخواسته حرص بدهید؟ دوست دارید افراد زیادی در شبکهتان باشند و پستها و نظرات و ایمیلهایتان را بخوانند و با شما در تماس باشند؟ قرار نیست اگر این مطلب را نخوانید، پلیس جریمهتان کند؛ اما اگر بخوانید مطمئناً هم خودتان تجربهی بهتری از وبگردی و حضور در شبکههای اجتماعی خواهید داشت، هم بقیه کاربرها در ارتباط با شما حساب دیگری برایتان باز میکنند.
نیمههای دهه هفتاد شمسی بود که کامپیوترهای شخصی راهشان را به خانههای ایرانیان باز کردند. قبل از آن البته مراکز آموزشی مثل دانشگاهها و بعضی موسسات دولتی و خصوصی به اینترنت دسترسی داشتند. اما از نیمههای دهه هفتاد بود که خانوادهها با صدای مودمهای دایال آپ (Dial up) آشنا شدند و داشتن یک دستگاه کامپیوتر که به اینترنت وصل است و صدالبته داشتن یک حساب کاربری یاهو برای مسنجر و ایمیل یاهو همهگیر شد.
حدود ۲۰ سال از آن روزها میگذرد و حالا دیگر کسی لازم نیست هارد به آن سنگینی را همراه مانیتورهای بزرگ جابهجا کند. امروزه حتی دیگر لپتاپها هم دارند طرفداران خودشان را در میان عموم از دست میدهند. امروز نوبت تبلتها و گوشیهای هوشمند است که ما را هرجا که میرویم به دنیا متصل نگه دارد. حالا چه از طریق ایمیل، چه شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر و اینستاگرام و چه اپلیکیشنهای مختلف ارتباطی، سرگرمکننده یا کاری.
اما آیا این سرعت فزاینده در استفاده از تکنولوژیِ بهروز باعث نمیشود گاهی از یادگیری فرهنگ استفاده از این امکانات جدید عقب بمانیم؟ میدانم که مثلا ساختن یک حساب کاربری در توییتر یا فرستادن یک ایمیل خیلی سخت نیست و بالاخره هر کسی با یکی دوتا سوال و گرفتن راهنمایی از دوستان و اطرافیان از پسش برمیآید. اما اگر ورود به اینترنت و شبکه جهانی را ورود به یک جامعه جدید در نظر بگیریم، باید به خاطر بسپاریم که هر جامعهای ولو مجازی، دارای سازوکارهای خودش است. شما ممکن است آدابی را در خانهی مادربزرگتان بهجا بیاورید که در خانه خودتان اهمیت نداشته باشد. یا مثلا تیشرتی را که به راحتی برای سینما رفتن انتخاب میکنید، توی عروسی دوستتان نمیپوشید. در زندگی روزمره، در دنیای واقعی یک سری کدهای اخلاقی و آداب اجتماعی وجود دارد که شما برای یادگیریاش کلاس مخصوصی نمیروید یا کتاب خاصی نمیخوانید اما به تدریج وقتی وارد اجتماع میشوید و در حین معاشرت با دیگران و رشد فکری، کمکم تعاریفی دستتتان میآید. البته چون دفترچه راهنمایی در این زمینه وجود ندارد، این آداب و اصول از خانواده به خانواده و از گروه به گروه فرق دارد اما اگر از فاصله بهشان نگاه کنید، شباهتها و ساختارهای مشابه زیادی در آنها میبینید.
حالا این دنیای مجازی هم برای خودش اصول و آدابی دارد که رعایت کردنش باعث میشود شان و شخصیت شما در این محیط ارج نهاده شود. این آداب قانون تدوین شده نیستند و اگر رعایت نکنید کسی شما را جریمه نمیکند. اما به هرحال باید یک فرقی بین کسی که آشغال از پنجره ماشین بیرون میریزد و کسی که همیشه یک کیسه آشغال در ماشین دارد باشد، موافق نیستید؟
بیایید باهم نگاهی بیندازیم به آداب و اخلاق الکترونیکی. و این را بدانیم که رفتار ما در دنیای مجازی فقط یک رفتار فردی نیست. تمام رفتارهای ما تعاملی است و در ارتباط با دیگران در دنیایی که برداشتها از گفتار و رفتار ما چشم در چشم نخواهد بود پس پیچیدگیهای خودش را دارد. بنابراین اگر این آداب را بدانیم روابط خودمان با دوستان مجازیمان را بهبود میبخشیم و شاید آنها را کمتر آزار بدهیم. یا شاید کمتر آزار ببینیم.
نتیکت چیست؟
اتیکت (Étiquette) کلمهای فرانسوی است که به مجموعهای از ضوابط و قواعد رفتاری گفته میشود که در هر جامعه، طبقه و یا گروه انتظار انجام آنها میرود و نماد تربیت و هنجار محسوب میگردد. اتیکت یا همان آداب میتواند در جوامع مختلف متفاوت باشد. نتیکت ترکیبی است از کلمه Net به معنای اینترنت و اتیکت. البته بعضیها هم میگویند نت از Network میآید که فرق چندانی برای ما ندارد و به هرحال معنای شبکهای را دارد که افراد را به صورت الکترونیکی به هم متصل میکند.
آیا میخواهید کاربر معتبر و قابل احترامی باشید و دیگران را کمتر ناخواسته حرص بدهید؟ دوست دارید افراد زیادی در شبکهتان باشند و پستها و نظرات و ایمیلهایتان را بخوانند و با شما در تماس باشند؟ اگر موارد این مقاله را اجرا نکنید قرار نیست پلیس جریمهتان کند اما مطمئنا هم خودتان تجربه بهتری از وبگردی و حضور در شبکههای اجتماعی خواهید داشت، هم بقیه کاربرها در ارتباط با شما حساب دیگری برایتان باز میکنند و خلاصه آدمهای حساس و وسواسی وب هم کمتر از دست شما سکته میکنند. پس نگاهی به نکتههای زیر بیندازید. حتما شما هم مواردی دارید که دلتان میخواهد به آنها اضافه کنید. میدانیم، درد مشترک است دیگر و این درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمیشود!
به نظرتان چطور میتوان در مواجهه با یک سایت مودب بود؟ اکثر سایتها صفحهای دارند به نام قوانین و مقررات یا نامی مشابه. این بخش توضیح میدهد که چه قوانینی در این سایت حکمفرماست و مثلا چه کارهایی ممنوع است و چه نوع نظراتی ممکن است حذف شود. به طور مثال در خیلی از سایتها اگر شماره تلفن خودتان را در بخش نظرات بگذارید به دلیل رعایت نکردن حریم شخصی – بله حتی حریم شخصی خودتان – شماره حذف خواهد شد. یا در مثالی دیگر، نظراتی که در آن نمادهای نژادپرستی یا نفرتپراکنی وجود داشته باشند نیز حذف خواهند شد.
پس سعی کنید تا جایی که میشود قوانین سایت را بخوانید و به آنها پایبند باشید. البته میدانیم که اکثرا همه ما شرایط و مقررات (TERMS AND CONDITIONS) اپلیکیشنها و سایتها را نخوانده تایید میکنیم و جلو میرویم اما گاهی خواندن این بخشها میتواند درک بهتری از محیط آنلاینی که درآن فعالیت میکنیم به ما بدهد و در بعضی موارد ممکن است باعث شود نکتهی مهمی در این بخش پیدا کنیم که مجبور باشیم به آن واکنش نشان دهیم. مثلا فکر کنید سایت اطلاعات شخصی شما مثل ایمیل را در اختیار بقیه شرکتها بگذارد! نمیخواهید بهش اعتراض کنید؟
پرسشهای متداول
بخش دیگری که بد نیست نگاهی به آن بیندازید صفحهی پرسشهای متداول (FAQ) است. مثلا میخواهید بدانید این سایت چطور کار میکند یا اطلاعات مورد نظرتان را از کدام صفحه باید پیدا کنید. اگر ایمیلهای وارده به بخش پشتیبانی سایتها را دیده باشید، متوجه میشوید که روزانه چه زمان طولانی صرف پاسخگویی به سوالات تکراری میشود. مسئولان سایتها اکثرا سوالات متداول را در این صفحه میگذارند و به آنها جواب میدهند تا کاربران تازهوارد از آن استفاده کنند. اما وقتی کاربران تازهوارد حواسپرت باشند یا حوصلهی کمی جستجو را نداشته باشند، انرژی و زمان کارمندان سایت که باید به سرویسهای دیگر برسند، صرف پاسخگویی به سوالات تکراری میشود.
بیایید با کارمندان بخش پشتیبانی کمی مهربان باشیم و اگر سوالی داریم اول در بخش پرسشهای متداول دنبال جواب بگردیم.
شناسه و زبان مناسب
شده با آدمهایی چت کنید یا در نظرها گفتگو و بحث کنید و بعد بفهمید که طرف مقابل آن کسی که شما فکر میکردید نبوده؟ مثلا فکر میکردید پسر است اما دختر بوده. فکر میکنید پیر است اما جوان بوده و غیره. یا بگذارید یه نمونه دیگر بیاوریم. مثلا دارید در مورد وضعیت نابسامان خاورمیانه در یک سایت یا صفحه فیسبوک با یک نفر حرف میزنید که اسمش «تپلی یکی یه دونه» است! بعد هربار که وسط این بحث جدی، نظر جدیدی میآید و شما میخواهید بخوانید، فکر میکنید این آقا یا خانم را چطور میشود جدی گرفت با این آیدی!
تا جایی که میتوانید از اسم حقیقی خودتان استفاده کنید (یا کامل یا حداقل بخشی از اسمتان). اگر به هر دلیلی میخواهید از اسم مستعار هم استفاده کنید، اسم مستعار را با کمی دقت انتخاب کنید و مناسب فضایی که در آن عضو هستید. اجازه بدهید که شخصیت آنلاین شما هم جوری شکل بگیرد که قابل اعتماد و احترام باشد.
حالا آمدیم و آیدی یا همان شناسه معقولی هم داشتیم. آیا هر چیزی با شناسه درست حسابی بنویسیم، قبول است؟ نخیر!
اگر دیشب خانهی عمو اینها شایعهای در مورد وزارت آموزش و پرورش شنیدهاید که گفتهاند از سال جدید قرار است دیگر ریاضیات تدریس نشود، نیایید تند تند همهی وب را با این خبر کذب پر کنید. اگر پست فیسبوکی دوستتان را کپی میکنید به عنوان منبع موثق، فکر کنید شاید دوستتان هم خبر مورد نظر را از عمویش شنیده باشد! اگر چیزی غیرمعمول میشنوید یا میخوانید، ابتدا در سایتهای خبری معتبر جستجو کنید و ببینید چقدر صحت دارد و بعد بازنشر کنید. لازم نیست عصا قورت داده چت کنید یا نظر بدهید اما حد ادب را نگه دارید. ممکن است در جمع دوستان چند فحش دوستانه هم رد و بدل شود اما اینجا که به دوستتان فحش دادهاید دست کم ۵۰۰۰ نفر دیگر هم دیدهاند و خب نمیدانند شما چقدر صمیمی هستید! با توهین و تحقیر هم نظر کسی عوض نمیشود. میدانیم، عصبانی شدید، حرف بیمنطق شنیدهاید. اصلا چند دقیقهای از پشت مانیتور بلند شوید و بروید چای میل کنید و برگردید. یا مکالمه را به کل قطع کنید. اگر میتوانید با آرامش و ادب مکالمه را ادامه دهید که فبها. اگر طرف مقابل به راه راست هدایت نمیشود اصلا رسالت شما نیست که بنشینید موهایتان را تک تک بکنید. مکالمههای ستیرهجو و توهینآمیز را آرام ترک کنید و به مسئول سایت یا صفحه هم اطلاع بدهید. در ضمن تا جایی که میتوانید نظری که در مورد یک نوشته یا تصویر میگذارید مرتبط باشد. مثلا خبر مربوط به برنده شدن تیم فوتسال بانوان است و شما میبینید یکی از دوستانتان که ۵ سال است ندیدهاید چیزی زیر پست نوشته، هیجان زده میشوید و میروید حال و احوال میکنید، سراغ همکلاسی دیگرتان را میگیرید و خلاصه بعد از۳۶ نظر، بالاخره برای پنجشنبه قرار میگذارید بروید شام بیرون. باور کنید آن چند ده هزارنفر دیگری که این پست را میخوانند مجبور نیستند مکالمه شما و دوستتان را ببییند.
نکته دیگر در مورد محدودیت کلمه است. ممکن است که بخش نظرات به شما اجازه بدهد که تا هرجا دلتان خواست بنویسید اما کاربران اینترنت اکثرا حوصله کمی دارند و بعد از ۵۰۰ کلمه اول دیگر به سختی ادامه میدهند مگر بحث خیلی برایشان جذاب باشد. اگر میخواهید پست یا نظر بلندی بنویسید آن را در چند پست یا نظر بشکنید و هربخش را به وجه مختلفی از موضوع مورد نظر اختصاص بدهید. حرف خودتان را تکرار نکنید و با حوصله تایپ کنید و یک بار قبل از پست کردن بخوانیدش تا غلطهای تایپی و املایی خواننده را نراند. موجز و مختصر اصل کلام را بنویسید. اگر لازم است به منبعی رجوع کنید مثلا لینک بدهید. مثلا اگر در فیسبوک میخواهید یک مطلب ۱۰۰۰ کلمهای بگذارید از بخش یادداشت (Notes) استفاده کنید نه از Status.
درست است که دکمه ادیت یا همان ویرایش یا حذف مطلب خیلی جاها وجود دارد اما ما که یادمان نمیماند ۱۰ سال پیش زیر یک پستی دقیقا چه گفتهایم. یادتان باشد چیزی که در وب منتشر شد دیگر در این شبکه برای همیشه پخش شده است و هرکسی میتواند آن را ببیند (یا حداقل کسانی که دسترسی دارند). پس چند ثانیه قبل از کلیک روی دکمه ارسال تامل کنیم.
سوءتفاهم آنلاین
دنیای آنلاین پر از سوءتفاهمهاست. خیلی پیش میآید که کسی با یک لحن و حس و حالی جملهای مینویسد و خواننده با حس و حال و لحنی کاملا متفاوت آن را میخواند. سعی کنید تا جایی که میشود جملهها عاری از کنایه باشد تا دیگران از روی متن شما برداشتهای غلط نکنند. یا مثلا علامت تعجب در انتهای جملات قطار نشده باشد مثل این: !!!!!!
اگر قبول داشته باشیم که دنیای وب به ما این اجازه را میدهد که با دیگران در ارتباط باشیم و تبادل نظر و عقیده کنیم، با توهین و کنایه و آزار دادن آنها مسلما نمیتوانیم نتیجه خوبی از این محیط بگیریم.
رعایت حقوق مولف
اگر عکسی یا متنی از کس دیگری به اشتراک میگذارید مطمئن باشد اجازه این کار را دارید. یا حداقل اگر نمیدانید که اجازه دارید یا نه، منبع/مولف را هم ذکر کنید. نگذارید متن یا تصویری بدون نام پدیدآورنده بگردد. بعضی وقتها حتی حواسمان نیست و مثلا اطلاعات یا خاطرهای از یک آدم آشنا ذکر میکنیم که باعث میشود ناخواسته اطلاعات شخصی او را فاش کنیم. اگر مثلا کسی در فیسبوک مطلبی نوشته که عمومی نیست و فقط با چند دوست در میان گذاشته شما برندارید آن را با عام و خاص به اشتراک بگذارید. اینها البته همه برعکسشان هم صدق میکند و دیگران باید در مورد شما رعایت کنند و شما حق دارید پیگیری کنید.
فارسی شکر است!
احتمالا یکی از مواردی که در بخش قوانین و شرایط استفاده سایتهای فارسی مینویسند این است که با فونت فارسی بنویسید. فارسی شکر است، بله! پینگلیش یا فینگلیش نوشتن در سایت فارسی اصلا جایز نیست. میدانیم که همهمان آن اوایل در چت و مسنجر یاهو پینگلیش مینوشتیم و اوایل استفاده از وب، فونت فارسی روی دستگاههای بسیاری یا موجود نبود یا نصبش آسان نبود. اما حالا مثل آب خوردن است. کافی است یک جستجوی مختصر بکنید برای کیبرد فارسی برای هر سیستمعاملی که دارید یا گوشیای که استفاده میکنید. باور کنید زیاد زمان نمیگیرد. همه هم میتوانند راحت متنی را که نوشتهاید بخوانند. فکر کنید به عدهای که عادت به پینگلیش نداشتند و واقعا برایشان خواندن و فهمیدن نظر شما سخت است. حیف است مطلبی که نوشتید فقط به دلیل فونت یا پاک شود یا اصلا خوانده نشود.
افشای اطلاعات شخصی
ممکن است بگویید شما چیزی ندارید از کسی پنهان کنید و به همین دلیل واقعا برایتان فرق نمیکند که چه اطلاعات شخصی از شما روی وب موجود است. اما باور کنید بعضی وقتها کوچکترین و به نظر بیاهمیتترین اطلاعاتی که در دست غریبهها قرار میگیرد ممکن است دردسرساز شود. برای همین، اگر خودتان اهمیتی به این موضوع نمیدهید لااقل اطلاعات شخصی افراد را روی وب یا صفحه تایملاین شبکههای اجتماعی نگذارید. اگر مطلبی را صرفا با شما و به صورت خصوصی مطرح میکنند، شما برای عموم بازگو نکنید. رمزعبور خودتان را آنلاین ذخیره نکنید و شناسه کسانی را که با نام مستعار فعالیت میکنند برای دیگران افشا نکنید.
از همهی اینها مهمتر و آسانتر اینکه، وقتی آشنا یا غریبهای کنار دست شما گوشی یا تبلت یا کامپیوتر به دست است، کلهتان را توی مانیتور آنها نکنید. حتی اگر هیچ حرف مهمی رد و بدل نشود، شما کاری غیراخلاقی مرتکب شدهاید، طرف مقابل را معذب کردهاید و به حریم خصوصی او تجاوز کردهاید.
فکر کنید وقتی دارید از ATM پول برمیدارید کسی کلهاش را بکشد توی صفحه نمایش و بخواهد رمز عبور و بقیه مراحل کار شما را ببیند. معذب نمیشوید؟ پس وقتی کسی دارد رمز عبور گوشی یا ایمیلش را وارد میکند، رویتان را بکنید آنطرف!
یک توصیه دوستانه هم اینجا داریم. هر چندوقت یکبار اسم خودتان را گوگل کنید و چک کنید چه چیزهایی مرتبط با شما روی وب قابل دسترس است. شاید بخواهید بعضی چیزها را حذف کنید یا شاید کسی را پیدا کنید که دارد خودش را به جای شما جا میزند و باید جلویش را بگیرید.
یادتان هست پیشتر در مورد داشتن شناسه یا همان آیدی مناسب صحبت کردیم؟ در مورد ایمیل هم همان حرفها را میخواهیم بزنیم اما آدرسی که شما برای ایمیلتان انتخاب میکنید مسلما مهمتر از شناسه در یک سایت یا بلاگ است. چرا؟ چون شما با این آدرس با همه جا میخواهید تماس بگیرید: آموزش دانشگاه، پشتیبانی شرکت ارائه دهنده اینترنت، کارفرمای جدید که میخواهد استخدامتان کند و خب دوستان و آشنایان. بعضیها ایمیل جدا برای کار و تفریح دارند. ایمیل کمتر جدیشان را به دوستان میدهند و آدرس ایمیل مناسب و جدیشان را به اشخاص حقیقی و حقوقی رسمی. ممکن است این روش جواب بدهد اما دقت کنید که هم آدرس ایمیل و هم نام و نامخانوادگی که برایش انتخاب میکنید مناسب استفادهی شما باشد. مثلا فکر میکنید آدرس Khoshtip.tala@xxx.xxx برای ارسال رزومه به یک سازمان معتبر مناسب است؟ همینطور نام و نامخانوادگی که برایش انتخاب میکنید هم باید اسم خودتان باشد یا حداقل اسم مستعار مناسب. مثلا به جای نام ننویسید: دوستدار قلبها
امان از اسپم
اسپم یا هرزنامه، ایمیلهایی هستند که ناخواسته به دست شما میرسند و اکثرا هدف تبلیغاتی دارند. هربار ایمیل را باز میکنید کلی از این ایمیلها دارید که سایتی شما را به خبرنامهاش اضافه کرده بدون اینکه از شما بپرسد. اما بعضی وقتها دوستان و آشنایان شما هم آنقدر در روز ایمیلهای جوک و خاطره و سخنان حکیمانه و عکسهای بانمک برای شما میفرستند که دیگر با اسپم کردن فرقی ندارد.
هر ایمیلی را به کل دفترچه آدرستان نزنید. ایمیلهای حاوی مطالب سرگرمکننده را به ایمیل کاری دوستانتان نفرستید. میدانم دوست دارید لبخندی به لب آنها بنشانید اما در روز ۶۰ ایمیل برایشان نفرستید و بهترینها را انتخاب کنید. بدون خبردادن به کسی، او را به فهرست خبرنامه جدیدی اضافه نکنید. اگر هم این کار را کردید، امکانی بهشان بدهید که هرموقع خواستند اشتراک را لغو کنند.
شما هم گربههای بامزه را دوست دارید، هم اخبار سیاسی را هم مسابقات والیبال را دنبال میکنید. از عکسهای طبیعت هم لذت میبرید. اما دلیل نمیشود ۶۰ دوست دیگرتان هم همه اینها را دوست داشته باشد. مطالب بامزه را فلهای برای همه نفرستید. به سلیقهها و آستانه صبر دوستانتان احترام بگذارید.
رفتار ایمیلی
خب، حالا برویم سر ایمیلهای غیر اسپم. ایمیلهایی که روزانه میگیرید و باید بخوانید و اگر لازم بود جواب دهید. به نظرتان حداکثر تا چند روز بعد از گرفتن ایمیلی خوب است که جواب آن را بدهیم؟ برای این سوال جواب مشخصی وجود ندارد اما وقتی کار فوری باشد باید سعی کرد در اسرع وقت به آنها جواب داد. پس حداقل ایمیلها را یک بار باز کنید ببینید چقدر اولویت دارند و بر اساس آن برچسب بزنید که مهم هستند یا نه. بعضی ایمیلها را باید یکساعته جواب داد. بعضیها را میشود ۲۴ ساعت بعد پاسخ داد. اما یک بازه مشخص برای ایمیلهای غیرمهم هم بگذارید. مثلا بگویید هر ایمیل را حداکثر ۴۸ ساعته جواب میدهم. اگر تعداد ایمیلهایی که میگیرید زیاد است و خیلیها اولویت کمی دارند، حداکثر قرار بگذارید که تا آخرین روز کاری هفته به آنها پاسخ بدهید. آدمها اگر یک ماه بعد جواب دهید فکر میکنند شما توجهی بهشان ندارید یا برایشان خیلی اهمیت و احترام قائل نیستید. با این کار – اگر ادامه یابد – ممکن است از لیست دوستان شما در بیایند و گاهی خبر مهمی را بهتان نرسانند و شما را از حلقه دوستان کنار بگذارند. همینطوریهاست که ارتباطات واقعی به خاطر سوءتفاهم مجازی آسیب میبینند. اگر ایمیل دریافتی بلند است و برایش وقت ندارید، میتوانید فقط یک پاسخ سریع بدهید که ایمیل را گرفتید و یک تاریخ به آن فرد بدهید که در آن تاریخ جوابش را خواهید داد.
اگر به دلیل خاصی گرفتارید، مریضید یا در سفر هستید، جواب خودکار تنظیم کنید. در این صورت یک پیام خاص مینویسید که خودکار به همه کسانی که به شما ایمیل زدهاند ارسال میشود. به آنها اطلاع میدهید که تا یک تاریخ مشخص – یا نامشخص- در دسترس نیستید و عذرخواهی میکنید که نمیتوانید زودتر جوابشان را بدهید. میتوانید اگر خواستید شماره تلفنی هم از خودتان بگذارید که در صورت داشتن کار فوری بتوانند با شما تماس بگیرند. حواستان باشد در استفاده از جواب خودکار زیادهروی نکنید.ترجیحا تنها زمانی آن را تنظیم کنید که برای مدتی به ایمیل دسترسی ندارید و یا دسترسیتان محدود است. لزومی ندارد همیشه جواب خودکارٍ «ایمیل شما دریافت شد» فعال باشد.
وقتی میخواهید جواب ایمیل را بدهید، جواب (Reply) را به همان ایمیل بفرستید و از اول ایمیل جداگانهای را شروع نکنید. به این صورت سابقه مکالمه را حفظ میکنید و افراد حاضر در این ایمیلها هم با ایمیلهای مختلف گیج نمیشوند. اگر باید در ایمیلی فایل مربوط به کار یا مثلا عکسهای شخصی تعطیلات خودتان را بفرستید، برای فایلهای ضمیمه اسمهای مشخص بگذارید و اگر تعداد آنها زیاد است در ایمیل توضیح بدهید که هر کدام متعلق به چه بحثی است. مثلا برای فرستادن یک گزارش، تاریخ تکمیل گزارش را بگذارید: ۱۲۰۳۲۰۱۵_Report
این البته تنها یک مثال است و شما میتوانید هرطور که به نظرتان مشخصتر و راحتتر است اسمگذاری کنید. مواقعی که برای دوستان فایلهای حجیم میفرستید، در متن نامه ذکر کنید که فایل حجیم است. اگر دوستتان اینترنت حجمی داشته باشد ممکن است تمامی سهمیه ماه خود را بابت دانلود ویدیوی گربه شما از دست بدهد.
در متن ایمیل دقت کنید که اگر دوستانه است یا به اقوام نزدیک است، استفاده از زبان محاوره ایرادی ندارد اما برای ایمیلهای رسمی حتما از زبان رسمی استفاده کنید. ابتدا سلام کنید و در آخر هم اسم خودتان – و در صورت لزوم مقام خودتان را در ایمیلهای کاری – بنویسید. بهتر است اگر به شخص مشخصی ایمیل رسمی و کاری میزنید، اسم شخص را اول بیاورید: سلام آقای طارمی عزیز
البته همیشه املای صحیح اسمها را دوبار چک کنید. آدمهای خیلی روی اشتباه نوشته شدن اسمشان حساسند!
اگر انگلیسی تایپ میکنید یادتان باشد که با حروف بزرگ تایپ نکنید چون حروف بزرگ در دنیای مجازی به معنای داد زدن است و برای خواننده هم آزاردهنده خواهد بود. خوشبختانه در فارسی این مشکل را نداریم اما از فونت مناسب استفاده کنید که نه خیلی ریز باشد و نه خیلی درشت که خواندن را مشکل میکند.
یادتان هست که گفتیم حواستان به زبان رسمی و محاورهی ایمیلها باشد. اینجا میخواهیم اضافه کنیم که گاهی از اسمایلیها برای تلطیف محیط استفاده کنید اما از اسمایلیها با احتیاط استفاده کنید. اسمایلی چشمک شاید برای رییس شرکت رقیب خیلی مناسب نباشد.
وقتی ایمیلی میزنیم، گاهی مستقیم به یک نفر داریم نامهای مینویسیم اما یک یا چند نفر دیگر هم باید در جریان باشند. آدرس این آدمها را میگذاریم در بخش cc. حالا اگر میخواهید یک یا چند نفر دیگر هم ایمیل را دریافت کنند اما گیرندگان اصلی متوجه نشوند، آدرس ایمیل آنها را در بخش bcc بگذارید. آدرسهایی که در bcc قرار میگیرند را بقیه نمیبینند.
یک استفاده دیگر bcc هم وقتی است که میخواهید یک ایمیل کلی را مثلا به همه دوستانتان بزنید که لزوما همدیگر را نمیشناسند. در اینجور مواقع حتما حتما حتما همه آدرسها را باید در bcc بنویسید تا از ایمیل دوستانتان حفاظت کرده باشید و اجازه ندهید اطلاعات شخصی کسی به دست کس دیگر بیفتد. شاید مثلا یه هنرپیشه معروف دوست شما باشد و بعد ایمیلش برود دست چند طرفدار که خواب و خوراک را از او بگیرند! مسئولانه ایمیل بزنیم.
حالا فکر کنید ایمیلمان را نوشتیم و ضمیمهها را مرتب آپلود کردیم و آدرسها را هم جای درست گذاشتیم. به نظرتان چی کم داریم؟ آها، عنوان!
ایمیل حتما باید عنوان داشته باشد. عنوان همهی ایمیلهایتان را salam نگذارید. اجازه دهید گیرنده متوجه شود که ایمیل تقریبا راجع به چیست. اگر فوری است، بعد از عنوان اصلی بنویسید فوری: فاکتورهای آبان – فوری
عنوان باید یک یا چند کلمه باشد یا حداکثر یک جمله کوتاه. توضیح داخل ایمیل را در بخش عنوان ننویسید که درست خوانده نخواهد شد. عنوان باید گویا باشد. مثلا اگر سرتیفیکیت دوره طراحی سایت را دریافت نکردهاید و میخواهید به بخش پشتیبانی نامه بزنید. در عنوان بنویسید: مشکل در صدور سرتیفیکیت طراحی سایت.
این عنوان کاملا مشخص میکند که ایمیل شما در چه مورد است و فرد مسئول به سرعت کار شما را پیگیری میکند.
وقتی ایمیلی به چند نفر زده شده و آن چند نفر دارند مکاتبه را دنبال میکنند، باید برای جواب دادن از پاسخ به همه (Reply to all) استفاده کنید. اگر ایمیلی را که فایل ضمیمه دارد میخواهید برای کس دیگری بفرستید از Reply استفاده نکنید چون ضمیمه منتقل نمیشود. برای این کار باید از Forward استفاده کرد.
تکست – اساماس – پیامک، هر سه عبارت یک معنا را دارند. امروز بیشتر از همیشه با این عبارتها سروکار داریم چون به جز پیامک معمولی، از چندین اپلیکیشن ارتباطی هم استفاده میکنیم. برای همین نکات زیر مربوط به همهی آنهاست: وایبر، تلگرام، لاین،…
همه شبها گوشیشان را سایلنت (بیصدا) نمیکنند. بعضیها مثل پزشکان ممکن است شبها از بیمارستان منتظر تماس باشند اما به جز اتفاق اورژانسی، شما که نمیخواهید دوست یا اقوامتان را از خواب بپرانید. آنهم با یک جوک نه چندان بامزه!
حالا فکر کنید ساعت ۹ صبح شنبه است و شما به دوست صمیمیتان یک اساماس میزنید. ولی دقت نکردهاید که این دوست بخت برگشته توی آلمان زندگی میکند و امروز روز تعطیلش است و از خواب ناز پریده! ساعت فرستادن پیامها را در نظر داشته باشید و دوستانتان را با پیامکهای سرگرمکننده بمباران نکنید. به زور هم آنها را در گروههای بیربط دعوت نکنید. میتوانید قبل از این کار از آنها اجازه بگیرید.
شبکه اجتماعی
تا اینجا که آمدهایم خیلی باید و نباید کردیم. خیلیهایشان را احتمالا میدانستید و خیلیها را هم ممکن است تا به حال دقت نکرده باشید. رعایت این نکات به همه ما کمک میکند که در فضای آنلاین و مجازی، ارتباط بهتر، دوستانهتر و حرفهایتری داشته باشیم. آخرین بخش این مقاله را هم به شبکههای اجتماعی اختصاص دادیم. بعضی از نکات قبلا در قالب دیگری هم گفته شده اما شاید تکرار باعث شود که اینها همه ملکهی ذهن ما شوند.
به اسمی که برای خودتان انتخاب میکنید دقت کنید که مناسب باشد. اسمتان را طوری به حروف کمتر نشکنید که دوستانتان نتوانند شما را بشناسند. مثلا Akbar Samarghandi را که به Ar Sghi تبدیل میکنید و عکس جورج کلونی را هم که به جای عکس خودتان میگذارید، دیگر انتظار نداشته باشید همه شما را تشخیص بدهند. در مورد عکس پروفایل هم باز تاکید کنیم که یا عکس خودتان را بگذارید یا عکسی که حق استفاده از آن را داشته باشید. استفاده از عکس اشخاص دیگر اعتبار شما را در فضای وب کم خواهد کرد و ممکن است حتی حساب کاربریتان را به خاطر رعایت نکردن کپیرایت گزارش کنند و در نهایت بسته شود.
اگر پستی فقط با تعداد اندکی به اشتراک گذاشته شده شما با آدمهای دیگر به اشتراک نگذارید. اگر عمومی است هم برای بازنشرش لازم نیست اجازه بگیرید.
وقتی میخواهید روی تایملاین دیگری چیزی بنویسید، حواستان باشد که تمامی دوستان او میتوانند پیغام را ببینند و همانطور که قبلا گفتیم اگر شوخیای میکنید طوری باشد که دوستتان شرمنده نشود!
یک نکته کنکوری شدیدا مهم در مورد شبکههای اجتماعی اینست که آدمها را تگ نکنید مگر و تنها اگر از آنها اجازه گرفته باشید. تگ شدن باعث میشود هم دوستان شما و هم دوستان فرد مورد نظر عکس را ببینند و شاید این خوشایند این فرد نباشد. شاید او از انتشار عکسهای شخصی زیاد خوشش نیاید. شاید نخواهد روی عکس پاندای بانمک تگ شود. به هرحال تگ نکنید مگر رضایت گرفته باشید.
راستی اگر برای کسی درخواست دوستی فرستادید و دوبار اول درخواستتان را رد کرد، درک کنید که نمیخواهد شما را در فهرست دوستان خود داشته باشد. قبول داریم که ناامید و دلشکسته میشوید اما باید به خواستهی او احترام بگذارید. خدا را چه دیدید، شاید هفته بعد او برای شما درخواست دوستی فرستاد. خیلی کارها با زور جواب نمیدهد. حتی مجازیاش.
کلام آخر درباره چتهای آنلاین آنکه، اگر کسی آنلاین است به این معنا نیست که حتما وقت دارد درد دل شما را که با همسرتان بحثتان شده بشنود. اگر نامرئی (Invisible) است، یا علامت مشغول (Busy) روی آیدیاش گذاشته، بهتر است مزاحمش نشویم. اگر کار فوری دارید ایمیل بزنید. او هم سر وقت و حوصله به شما جواب خواهد داد.
ادب آنلاین و آفلاین ندارد.
یک سری آداب هم هست که تلفیق آداب آنلاین و آفلاین است. مثلا سر میز غذا مدام مشغول گوشی و تبلت نباشید. با آدمهای واقعی پشت میز معاشرت کنید. یا مثلا در قطار یا اتوبوس که با موبایل حرف میزنید، مواظب اوج گرفتن صدایتان باشید. آدمهای دوروبر شما گناه دارند. یا وقتی میهمانی میروید، اگر گوشی زنگ خورد برای جواب دادن از صاحبخانه عذرخواهی کنید. در جلسه یا سر میز غذا، گوشی را برعکس جوری که صفحه نمایشش رو به میز باشد بگذارید. اینطوری نوتیفیکیشنها حواس شما و دیگران را پرت نمیکنند.
مطمئنیم که خود شما هم لیستی از این آداب در ذهن دارید که طی گذشت زمان و کسب تجربه به دست آمده است. رعایت این آداب کار سختی نیست فقط کمی حوصله و هشیاری میخواهد. فقط این را به یاد داشته باشید که چه آنلاین و چه آفلاین، محترم و قابل اعتماد بودن در یک اجتماع همیشه خوب و دلپذیر است.
این مقاله را به دیگر دوستان آنلاینتان هم معرفی کنید.