کپی رایت و منبع نویسی
اگر می خواهیم که دیگران به حقوق ما احترام بگذارند، ما نیز باید حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم. اگر ما از نتیجه فکر و اندیشه کسی بدون رعایت حقوقش استفاده کنیم، کسانی نیز بدون زحمت از نتیجه فکر و اندیشه ما سوءاستفاده می کنند. اگر افراد به کار یکدیگر احترام نگذارند، هیچ کس به دنبال کار جدید نمی رود. یکی از حقوقی که همه ما باید رعایت کنیم، رعایت حقوق مالکیت فردی یا کپیرایت است.
کپیرایت حق نشر و حق تکثیر یک اثر است. مجموعهای از حقوق انحصاری که به ناشر یا پدیدآورندهٔ یک اثر اصل و منحصر به فرد تعلق میگیرد. شاید آن را با نام حق مولف هم شنیده باشید.
کپیرایت حق نشر و حق تکثیر یک اثر است. مجموعهای از حقوق انحصاری که به ناشر یا پدیدآورندهٔ یک اثر اصل و منحصر به فرد تعلق میگیرد. شاید آن را با نام حق مولف هم شنیده باشید.
این قانون اولین بار در اوایل قرن هجدهم و در بریتانیا تصویب شد. دلیل معرفی چنین قانونی به مجلس انگلستان این بود که با رونق گرفتن دستگاههای چاپ، ناشران و چاپخانهها، کتاب نویسندگان را بدون رضایت آنها و بدون پرداخت هیچ حقی به تعداد دلخواه تکثیر میکردند. این قانون در زمان سلطنت ملکه آن (Anne) به تصویب رسید که به همین دلیل به نام اساسنامه یا قانون آن ثبت شد.
این قانون در همان دوره زمانی در کشورهای دیگر هم مطرح شد. مثلا در آمریکا مدت زمان ثبت کپیرایت ۱۴ سال بود و پس از پایان این مدت باید دوباره برای ثبت آن درخواست میکردند.
اما کنوانسیون برن در سال ۱۸۸۶ که بین کشورهای پادشاهی منعقد شد، جنبه بینالمللیتری به قانون کپیرایت داد و باعث شد به جنبههای مختلف آن توجه شود. مثلا پیش از آن حقوق قانونی یک اثر تنها در کشور خودش متعلق به نویسنده آن بود و نویسنده در کشور دیگر هیچ حقی بر کتاب خود نداشت. مثلا ناشران فرانسوی کتاب یک نویسنده انگلیسی را بیاجازه چاپ میکردند و نویسنده حق اعتراض نداشت. پیمان برن داشتن حق قانونی بر مالکیت یک اثر را در تمامی کشورها قابل اجرا دانست.
بر اساس کنوانسیون برن، یک اثر حتی نیاز نداشت که به صورت علنی معرفی یا چاپ شود تا بتواند شامل حقوق کپیرایت شود. بلکه اثر از زمانی که خلق شد، شامل این حقوق میشود. این کنوانسیون به اقتضای زمان و تغییر شرایط بارها مورد تجدید نظر قرار گرفت. از سال ۱۹۹۵ مدیریت کنوانسیون برن بر عهده سازمان جهانی حمایت از حقوق مالکیت فکری (یا مالکیت معنوی) Word Intellectual Property Organization یا WIPO قرار گرفت و به همین جهت جنبه بینالمللی پیدا کرد و تقریبا در تمام دنیا اجرا میشود.
حقوق انحصاری
در ابتدا گفتیم که حق نشر یا کپیرایت، مجموعهای است از قوانینی که از حقوق پدیدآورنده محافظت میکند. این حقوق انحصاری عبارتند از:
● تکثیر یا بازتولید اثر و فروش آنها (هم شامل نسخه چاپی است هم الکترونیک)
● واردات و صادرات اثر
● خلق آثاری که از اثر اصلی نشات گرفته (اقتباس از اثر)
● اجرای اثر به صورت عمومی (مثلا نمایش)
● فروش یا انتقال این حقوق به فرد دیگری
● انتقال و پخش اثر از طریق رادیو یا ویدئو
عمر این حقوق بر اساس کنوانسیون – و در اکثر کشورهای دنیا – ۵۰ سال بعد از مرگ پدیدآورنده است. اما کشورها میتوانند بیشتر از ۵۰ سال را در قوانین خودشان اعمال کنند. مثلا امریکا و بریتانیا ۷۰ سال بعد از مرگ مولف اصلی را انتخاب کرده است. طبیعتا هیچ کشوری نمیتواند کمتر از ۵۰ سال را در قوانین خود وارد کند.
کپی رایت در ایران
اما ایران در مورد رعایت حقوق مولف و پدیدآورنده اثر چه قوانینی دارد؟
روزانه دهها عنوان کتاب از زبانهای دیگر به فارسی ترجمه میشوند بدون اینکه صاحب اثر اطلاعی از آن داشته باشد یا در رادیو و تلویزیون موسیقی میشنویم که تشخیص میدهیم مال کدام گروه موسیقی یا متعلق به کدام فیلم است. یا فیلمهای خارجی جدید و دوبله شدهای را میبینیم که به تازگی در دنیا روی پرده سینما بودهاند. چرا راه دور برویم، همین سیستم عاملی که دارید استفاده میکنید یا برنامههایی که هر روز روی کامپیوترتان نصب میکنید نسخه کپی و قفل شکستهای است که به قیمت گاهی یک دهم قیمت اصلی خریدهاید. شاید هم رایگان دانلود کرده باشید. همهی این محصولات بدون پرداخت هیچ حقی به پدیدآورنده در اختیار ما قرار میگیرند.
حالا چطور سیل شکایتها به ایران سرازیر نمیشود؟ دلیلش بسیار ساده است. ایران کنوانسیون حقوق مالکیت معنوی را امضا نکرده است و مشمول عواقب رعایت نکردن این حقوق نمیشود. اینکه از نظر اخلاقی چه فکر میکنید و یا موقعیت جغرافیایی شما باعث شده است که دسترسی به اصل محصولات را نداشته باشید، موضوعاتی است که میتوانیم به آن فکر کنیم.
اینجا موضوعی که بسیار مهم است این است که حداقل کاری که از دستمان برمیآید ذکر منبع اصلی است. گاهی مانند مترجمان کتاب میشود به صورت دوستانه به نویسنده اطلاع داد که کتاباش دارد به فارسی ترجمه میشود یا مثلا اسم سازنده موسیقی را در برنامه نام برد.
البته اینطور نیست که ایران به هیچ عنوان قانونی در این زمینه نداشته باشد. یک بار درسال ۱۳۴۸ «قانون حمایت از حقوق مؤلفان» در ایران تصویب شد و یک بار دیگر هم «قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی» در سال ۱۳۵۲. البته این قانون تنها شامل آثاری میشود که اولین بار در ایران منتشر شده باشند. بنابراین حتی اگر یک ایرانی اثری را برای اولین بار در خارج از ایران منتشر کرده باشد و بعدها در ایران کسی اثر را کپی کند، از نظر حقوقی پیگیری قانونی ممکن نیست. عمر قانون مالکیت معنوی طبق قوانین ایران سی سال پس از مرگ پدیدآورنده است. یا در مورد فیلم سینمایی، و نیز آثاری که متعلق به سازمان یا شخصیتی حقوقی است، سی سال بعد از اولین نمایش یا انتشار.
این دو قانون همچنان در قوانین ایران موجود هستند اما به نظر میرسد که رعایت حقوق پدیدآورنده همچنان حتی توسط افراد یا سازمانهای بزرگ به رسمیت شناخته نمیشود.
در مهرماه ۱۳۹۳ دولت روحانی از تصویب لایحهای برای حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری خبر داد. لایحهای که گفته میشود اگر به تصویب مجلس برسد و تبدیل به قانون شود، قدمی مهم در حل مشکل کپیرایت در ایران خواهد بود. البته قبل از این هم قوانینی در ایران وجود داشته اما به دلیل نواقصی که داشته، صاحبان اثر نمیتوانستند حقوق خودشان را پیگیری کنند. مواردی که این لایحه اصلاح کرده، از این قرار است:
۱- وضع مقررات ویژه در زمینهی قراردادهای انتقال حقوق مادی.
۲- تصریح برای حمایت از آثار جمعی، شفاهی، آثار بینام و با نام مستعار
۳- ضمانت اجرایی مدنی و کیفری مناسب برای برخورد با نقضکنندگان این حقوق
۴- اضافه کردن آثاری که برای اولین بار خارج از ایران منتشر شدهاند به آثاری که حقوقشان باید در ایران رعایت شود.
۵- آثار جدیدی که در نتیجهی فناوریهای جدید ایجاد میشوند، مثل کتابهای الکترونیک، مورد حمایت واقع شوند.
۶- منطبق کردن قوانین و مقررات ایران با کنوانسیونها و موافقتنامههای بینالمللی مثل: حق اجاره، حق در دسترس عموم قراردادن اثر، حق پخش رادیو- تلویزیونی اثر، ارسال عمومی اثر به هر طریق، اجرا و نمایش عمومی اثر.
این همه از حقوق پدیدآورنده و شرایطش گفتیم اما آیا بدون پرداخت هزینه نمیشود از هیچ محصولی که مالک معنوی دارد استفاده کرد؟ آیا هستند کسانی که نوشتهها، عکسها، کدها و موسیقی خودشان را بدون درخواست وجهی در اختیار ما بگذارند؟
جواب مثبت است.
اگر کمی اهل اینترنت و استفاده از ابزار مختلف باشید حتما به نرمافزارهایی برخورد کردهاید که به صورت رایگان برای دانلود و استفاده روی اینترنت گذاشت اند و دارای کدهای باز هم هستند که برنامهنویسان دیگر بتوانند به تکمیل یا بهبود آن کمک کنند. این نرمافزارها هم رایگان هستند هم قابل بهبود و تغییر توسط دیگر خبرگان این زمینه. از برنامههای منبع باز میتوان به VLC اشاره کرد که برنامهای است برای پخش انواع فایل صوتی و ویدیویی. یا مثلا Audacity که برنامهای است برای تدوین صدا و تولید پادکست. یا ملموسترین مثال، مرورگر فایرفاکس.
به جز این مواردی که گفتیم، شاید یکی از مهمترین مجوزهایی که محصولات میتوانند تحت آن تولید شوند و شما اجازه توزیع و کپی آن را داشته باشید (البته بدون کسب درآمد)، مجوز کریتیو کامنز (Creative Commons) یا مجوز خلاقه همگانی باشد. شما با انتشار محصول خلاقه خودتان تحت این مجوز، که میتواند نوشتاری یا تصویری و یا هر نوع دیگری باشد، دانش و خلاقیت خود را با همگان به اشتراک میگذارید. این به آن معنی است که وقتی شما چیزی را تحت این مجوز منتشر میکنید، حقوق زیر را به دیگران میدهید:
۱- حق کپی: هر کسی اجازه دارد محصول شما را کپی کند.
۲- حق توزیع: هر کسی اجازه داره محصول شما را تکثیر و منتشر کند.
۳- حق تغییر: هر کسی اجازه داره محصول شما را آن طور که دوست دارد تغییر بدهد و نسخه جدیدی از آن بسازد.
باید دقت کنید که مجوزهای کریتیو کامنز همیشه همهی این گزینهها را با هم برای شما مهیا نمیکنند و انواع مختلف دارند. مثلا ممکن است اجازه به اشتراکگذاری و کپی بدهند اما اجازه تغییر و مونتاژ نه. یا ممکن است اجازه استفاده برای مقاصد تجاری را صرفا با ذکر نام خالق اصلی بدهند یا نه. بنابراین اینکه کدام مجوز را برای اثر خود انتخاب میکنید بسیار مهم است و همینطور اینکه بدانید اثری را که متعلق به دیگری است و شما میخواهید از آن استفاده کنید شامل حال کدامیک از موارد میشود.
نکتهای که مهم است و تمرکز این مقاله هم بر آن است، این است که وقتی مطلب یا اثری در دسترس شماست که نمیدانید چه حقوقی شامل حالش میشود یا اینکه برای به اشتراک گذاری آزاد هستند، حتما اعتبار خالق اصلی را حفظ کنید و با ذکر نام او نشان بدهید که میدانید اثر از کجا آمده و متعلق به کیست. با این کار به طور غیرمستقیم از او قدردانی میکنید و به توزیع هنر و خلاقیت او هم کمک میکنید.
کپی لفت
در زمینهی حق انتشار یا اصلاح آزاد اصطلاح دیگری هم در حوزه نرمافزار وجود دارد که شاید شنیده باشید: کپیلفت!
کپیلفت (copyleft) یک بازی زبانی با کلمه رایت (right) در انگلیسی است که هم به معنای حق است و هم راست. یکی از اولین مثالهای کپیلفت پروژه Tiny Basic در سال ۱۹۷۵ بود که توسط دنیس آلیسون انجام می شد. تاینی بیسیک یک نسخهٔ ساده تر از زبان بیسیک بود. این برنامه موفقیت خوبی کسب کرد و خیلیها دلیل این موفقیت را در دسترس بودن آن برای همگان میدانستند.
کپیلفت روشی عمومی است برای آنکه یک نرمافزار را آزاد اعلام و ارائه کنید به این معنا که تمام تغییرات آتی و نسخههای بعدی آنهم به شکل نرم افزار آزاد باقی بمانند. بنابراین برنامهنویسان میتوانند به کدهای برنامه دسترسی داشته باشند و آن را اصلاح کنند و تغییر دهند اما تمام این اصلاحات و نسخههای جدید هم باید باز باشد و قابل دسترس برای برنامهنویسان بعدی.
علامت کپیلفت قرینهی کپیرایت است.

گفتیم که مهم است، چه از نظر عرفی چه اخلاقی و چه حقوقی، که وقتی میخواهید از اثر کس دیگری به صورت جزیی یا کلی استفاده کنید، به خالق آن اثر استناد کنید و به قول معروف منبع آن را مشخص کنید. اما بهترین و دقیقترین طرز کپیرایت یا به عبارتی منبع نویسی چیست؟
جواب این سوال به این موضوع وابسته است که دارید در چه رسانهای و در چه مکانی از اثر استفاده میکنید. اگر تا به حال پایاننامه دانشگاهی نوشته باشید، میدانید که حتی اگر یک جمله از اثر دیگری استفاده کنید بدون آنکه در فهرست منابع بیاورید که از کجا بوده است، میتوانید مورد اتهام سرقت ادبی قرار بگیرید. عواقب آن به جز بازخواستهای رسمی، میتواند تعلیق یا اخراج شما از دانشگاه محل تحصیلتان باشد. اما همیشه این مساله آنقدر بغرنج نیست. مثلا شما پاراگرافی از یک خبر را در وبلاگ خودتان کپی میکنید یا قطعه شعری را روی صفحه فیسبوکتان میگذارید. رعایت حقوق مولف در این مثالها آسانتر است و پیگیری حقوق اثر هم برای خالق آن به مراتب سختتر.
کپیرایت وقتی منبع آفلاین است
تصور کنید از یک کتاب یا مجله چاپی میخواهید نقل قول بیاورید. اجزایی که نیاز دارید اسم صاحب اثر، نام اثر، محل انتشار و تاریخ انتشار است. طرز نوشتن آن هم بدین صورت است:
نام خانوادگی نویسنده، نام نویسنده. سال انتشار. عنوان. محل نشر: ناشر.
اگر اثر بیش از یک نویسنده داشته باشد، اطلاعات آنها پشت سر هم میآید:
نام خانوادگی نویسنده اول، نام نویسنده اول، نام خانوادگی نویسنده دوم، نام نویسنده دوم. سال انتشار. عنوان. محل نشر: ناشر.
اگر تعداد نویسندگان از دو نفر بیشتر باشد هم طبق همین فرمول می توانید منابع را بنویسید.
حالا اگر کتاب ترجمه باشد چی؟ مسلما مشخصات مترجمان و سال ترجمه هم به اطلاعات بالا اضافه میشود:
اطلاعات نویسنده(گان). سال انتشار اثر اصلی. عنوان. {ترجمۀ} نام و نام خانوادگی مترجم(ان). سال ترجمه. محل نشر: ناشر.
اگر هم از مقاله استفاده میکنید، کپیرایت یا منبع نویسی آن آنقدر متفاوت نخواهد بود:
نام خانوادگی نویسنده، نام نویسنده. سال انتشار. عنوان مقاله. عنوان مجلۀ علمی دوره (شماره): شمارۀ صفحۀ ابتدایی {-} شماره صفحه انتهایی.
اگر دوست دارید همه چیز را راجع به روشهای مهم کپیرایت یا منبع نویسی بدانید و با کپیرایت یا منبع نویسی در ابزار مختلف مثل ورد Word آشنا شوید میتوانید از سایت مرکز علمی پژوهشی پذیرفتهشدگان استفاده کنید. همانطور که دیدید، با هایپرلینک کردن سایت، اینجا یک جور منبعنویسی دیگر را تجربه میکنیم که به دنیای آنلاین تعلق دارد.
کپیرایت وقتی منبع آنلاین است
اینکه بگوییم منبع آنلاین باشد خیلی کلی است. منبع میتواند یک کتاب الکترونیک باشد یا یک سایت خبری، یک پست وبلاگی یا یک استتوس فیسبوک. برای هرکدام از اینها روش خاصی وجود دارد که به نحو احسن و مستقیم به منبع استناد کنیم.
بگذارید از سادهترین شروع کنیم. مثالهای کپیرایت یا منبع نویسی کتاب چاپی را در بالا زدیم. کتاب الکترونیک هم تقریبا همان ساختار را دارد با این تفاوتکه شما آدرسی که کتاب را از آن دانلود کردهاید هم مشخص میکنید:
اطلاعات نویسنده(گان). سال انتشار. عنوان. ناشر: محل نشر. نشانی الکترونیکی کتاب (تاریخ دسترسی)
اگر به خط بالا دقت کنید میبینید که یک تاریخ دسترسی هم اضافه شده است. در مورد استفاده از منابع آنلاین و صفحات وب، تاریخ آخرین دسترسی شما به این سایت بسیار مهم است. مخصوصا اگر دارید از این منبع آنلاین در یک مقاله یا پایاننامه دانشگاهی و پژوهشی استفاده میکنید یا یک مطلب تحقیقاتی و روزنامهنگاری مینویسید. هرچه مطلب شما جدیتر و رسمیتر است، گذاشتن تاریخ آخرین دسترسی هم اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تاریخ آخرین دسترسی یعنی آخرین بار که این صفحه را باز کردید و مطلبی که دارید از آن استفاده میکنید به همین شکل قابل رویت بوده در آن آدرس. دلیل اهمیت درج تاریخ این است که صفحههای وب را میتوان به سادگی آپدیت کرد و محتوایش را تغییر داد. یا سایت ممکن است از دسترس خارج شود و دیگر قابل رویت نباشد. بنابراین بهتر است شما مشخص کنید که دقیقا کی از این مطلب استفاده کردهاید.
در اینترنت ارجاع دادن به مطالب دیگران بسیار سادهتر از ارجاع دادن داخل یک مقاله و کتاب است. شما به راحتی میتوانید به صفحهای لینک بدهید و خیال خودتان را راحت کنید که منبع خبر/اطلاعات/عکس و… را مشخص کردهاید.
برخلاف آنچه ممکن است خیلیها تصور کنند، استفاده از مطالب آنلاین آزاد و بیقید و شرط نیست. هر کدام از ما مسوولیم که اگر از آثار دیگران استفاده میکنیم حداقل به صاحب اثر استناد کنیم. چه این صاحب اثر یک شخص باشد چه یک سایت خبری یا تفریحی. خسیس نباشید، به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعات یکی از لذتبخش ترین کارهای آنلاین است.
نکاتی که باید در دنیای آنلاین به آنها دقت کنیم، وقتی که میخواهیم در وبلاگ یا سایتمان از اثرمکتوب دیگران استفاده کنیم:
● چک کنید که مقررات و شرایط استفاده از یک سایت چگونه است. بسیاری از سایتها بخشی دارند به عنوان شرایط استفاده (Terms and Conditions) یا خیلی ساده یک جمله در زیر صفحه نوشته شده است که میگوید: در صورت ذکر منبع، استفاده از مطالب بلامانع است. اما شاید استفاده از مطالب با وجود لینک دادن باز هم نیازمند کسب اجازه باشد. پس وقتی از مطلب سایتها استفاده میکنید، مخصوصا وقتی کل مطلب را کپی میکنید، به این موارد دقت کنید. وگرنه در دنیای وب آزادید به هر سایتی لینک بدهید.
● گاهی متن را کپی نمیکنیم بلکه در توضیحمان به یک منبعی اشاره میکنیم و فقط به آن لینک میدهیم. مثلا: «همانطور که در گروه آموزشی F1 خواندهاید، از مرداد ماه سال ۹۵ دوره جدیدی در گروه آموزشی F1 راهاندازی شده به نام آموزش چاپ.»
در این مثال دقت کنید که چه واژگانی هایپرلینک شدهاند. مثلا هیچگاه نباید کل یک خط را هایپرلینک کرد و باید دقیقا واژه یا واژگانی که به اشارات ما برمیگردند را به صفحه اصلی منبع لینک داد.
● گاهی خودمان قسمتی از مطلب را کپی میکنیم اما برای استناد به صفحه اصلی هم لینک میدهیم. مثلا وقتی یک خبر را از سایت خبری نقل میکنیم:
«دبیرکل سازمان ملل در اظهارات اخیر خود تاکید کرده است که اوضاع سوریه همچنان بزرگترین تهدید برای صلح و امنیت بین المللی محسوب میشود.»
در این مثال مطلب از خبرگزاری مهر کپی شده است. این مطلب را به صورت دیگر هم میتوان نوشت:
«به گزارش خبرگزاری مهر، دبیرکل سازمان ملل در اظهارات اخیر خود تاکید کرده است که اوضاع سوریه همچنان بزرگترین تهدید برای صلح و امنیت بین المللی محسوب میشود.»
یعنی اسم منبع را میآوریم و لینک را به آن میدهیم. در مورد منبع دادن به اخبار بهتر است لینک را روی فعل جمله بدهیم. یعنی در مثال بالا روی «تاکید کرده است». این گزینه اختیاری است و توصیه میکنیم که مرتبطترین واژه یا واژگان را لینک کنید.
● وقتی لینک میدهید حتما دقت کنید که به همان صفحه وب خاص که مطلب در آن است لینک دادهاید و نه صفحه اول سایت. مثلا در مثال قبل اگر به صفحه اول سایت خبرگزاری مهر لینک بدهید مسلما هیچ سودی برای خواننده شما ندارد و خواننده ممکن است نتواند مطلب اصلی را پیدا کند.
● اگر مطلب جدی و رسمی مینویسید، اگر مطلب تحقیقاتی مینویسید، سعی کنید تاریخ آخرین دسترسی را هم در انتهای مطلب بیاورید. اما عموما نیازی به آن نیست.
● شاید گاهی بد نباشد که به جز لینک دادن به مطلب اصلی، اسم صاحب اثر را هم بنویسیم. مثلا:
در قلبت گنجشک مضطربیست، سکوت کردهای و او به در و دیوار میکوبد.
جهان سبک نمیشود.
شعری از سارا محمدی اردهالی
نکاتی در باب استفاده از عکس یا انتشار آنها
● اگر از عکس آنلاین استفاده میکنید که مثل نمونههای مکتوب میتوانید به منبع آن لینک بدهید. اما خیلی دقت کنید که از هر عکسی نمیتوانید استفاده کنید. گاهی عکسها را به شرط لینک دادن هم نمیتوان استفاده کرد و حق استفاده از آنها حتما باید خریداری شود. در همان سایت کریتیو کامنز میتوانید به راحتی عکسهایی که میشود به اشتراک گذاشت را پیدا کنید.
● اگر استفاده از عکس مجوز داشت نام عکاس را بنویسید و اگر زیرنویسی هم لازم است برای عکس بنویسید. بهتر آن است که هر تصویری که برای مطلبتان استفاده میکنید، چه خبری، چه غیرخبری و سرگرم کننده و حتی عکسهای شخصی خودتان، یک توضیح کوتاه داشته باشد که چیزی بر عکس اضافه کنید. توضیح باید مختصر و مفید باشد.
مثلا اگر عکسی از دریاچه ارومیه میگذارید بهتر است بگویید: دریاچه ارومیه فروردین ۱۳۹۴
یعنی مکان و زمان را مشخص کنید. اگر از رستورانی عکس میگیرید و با دوستانتان به اشتراک میگذارید اسم رستوران، شهر و مثلا اسم خیابانی که رستوران در آن واقع شده را بنویسید به اضافه زمان عکاسی.
کپیرایت در موسیقی چطور؟
تا وقتی از موسیقی دیگری برای ساختن موسیقی جدیدی استفاده نکردهاید، مجازید که موسیقیها را از سایتهای معتبر به اشتراک بگذارید. اما اگر موسیقی را دانلود و آپلود میکنید که حقی در آن ندارید، این میتواند برایتان مشکلساز باشد. با استناد به سازنده اصلی موسیقی و نام قطعه میتوانید خودتان را از دزدی موسیقی مبرا کنید اما بدانید که که به هرحال کاری غیرقانونی است و میتواند پیگرد قانونی برایتان داشته باشد.
کپیرایت و شبکههای اجتماعی
شاید یکی از متداولترین سوالها در شبکههای اجتماعی این باشد که مردم از هم میپرسند آیا میشود استتوس یا مثلا توییت شما را شر/ریتوییت کنم؟
یکی از اصولی که شبکههای اجتماعی روی آن بنا شده همین به اشتراک گذاشتن مطالب است. وقتی دکمه share زیر استتوس هست یعنی نویسنده آگاه است که این استتوس میتواند با دیگران به اشتراک گذاشته شود یا این توییت، ریتوییت شود. البته گاهی که نویسنده مطلب اصلی، نوشتههایش را فقط در معرض عده کمی گذاشته و مثلا فکر میکنید مساله ممکن است حساس باشد یا عواقبی داشته باشد، شاید بد نباشد با آنها چک کنید که آیا مایلند نوشتههاشان شر بشود یا نه. هرچند این مسوولیت شما نیست و آنها باید با آگاهی بر اینکه مطالبشان ممکن است بازنشر شود، مطلب بگذارند.
در مورد بازنشر و کپی در شبکههای اجتماعی مهمترین نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این شبکهها به راحتی امکان بازنشر را برای شما مهیا کردهاند که دیگر نیاز نداشته باشید لینک بدهید یا اسم و مکان و زمان را بنویسید. بلکه کافی است مثلا در فیسبوک دکمه share را بزنید و مشخص میشود که این نوشته از کی است و مثلا چه روز و ساعتی نوشته شده. یا ریتوییت در توییتر هم همینطور. علاوه بر اینها، این شبکهها به شما اجازه میدهند که چیزی هم از خودتان به آنها اضافه کنید. توضیح کوتاهی یا بیان احساسات!
پس یادتان باشد که در شبکههای اجتماعی کپی پیست نکنید بلکه به اشتراک بگذارید.
در نهایت، همانقدر که برای نوشتهها و آثار خودتان حساس هستید، مواظب آثار دیگران هم باشید. حقوقشان را تا جایی که امکان دارد رعایت کنید و از اینکه با آدمها تماس بگیرید و از آنها اجازه بازنشر بگیرید، نترسید.